دلم هوای نجف کرده خوب می دانی 

نمانده ام سر عهدم ولی تو می مانی 

تو شاه عالمی و من فقیر درگاهت

همیشه از تو رسیده کرامت و خانی

کجا نفس زدن من! کجا مقام شما!

خدا نموده برای شما غزل خوانی 

که حب تو به قیامت حصار آتش هاست

امام انس و ملک در وجود و امکانی 

تویی معلم جبریل و درس میکائیل

تویی حقیقت عرفان ، تو نص قرآنی

تویی تو شیر خدا ، نیست و نخواهد بود

برای دین خدا چون علی نگهبانی 

میان معرکه چون شیر بیشه ای و خصم

نمانده سر به تنش تا که سر بجنبانی

تویی صراط هدایت تویی خودت میزان

تویی ملاک قبولی هر مسلمانی

گدای کوی تو شاه است چون میان نماز

نگین شاهی خود را عطا کنی آنی 

فدای عاطفه و مهر بی حدت مولا

که سر زنی به فقیران شبانه پنهانی

دل یتیم من امشب هوای بابا کرد

شنیده ام که پدر بر همه یتیمانی

دلم دوباره هوس کرده زیر ایوانت

به دست عافیت تو رسد به سامانی

به جز ولای شما در دلم رجایی نیست

که طبق آیه ی قرآن تو اصل ایمانی 

برای نوکرتان #عبدهادی از اول 

امام و رهبر و شاه و پناه و سلطانی 


سروده ۱۰شهریور۹۷



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها